مشکلات ثبت اختراع محصولات نانو زیست فناوری

در کنفرانس تجاری سازی نانوفناوری در سال ۲۰۱۲، دکتر فیلیپ لیپل (از مشاوران معروف نانوفناوری) این سوال را به عنوان بخشی از سخنرانی‌اش در زمینه نانوساخت مطرح کرد: «آیا این محصول در حیطه فناوری نانو نیمه‌رسانا است یا حیطه زیست فناوری؟» پاسخ به این سوال می‌تواند در تعیین بسیاری از موارد مورد نیاز برای تولید موفق یک محصول، راهگشا باشد.


در کنفرانس تجاری سازی نانوفناوری در سال ۲۰۱۲، دکتر فیلیپ لیپل (از مشاوران معروف نانوفناوری) این سوال را به عنوان بخشی از سخنرانی‌اش در زمینه نانوساخت مطرح کرد: «آیا این محصول در حیطه فناوری نانو نیمه‌رسانا است یا حیطه زیست فناوری؟» البته دکتر فیلیپ به همپوشانی بین فناوری‌های نیمه رسانا و زیست فناوری که ممکن است هنگام بررسی کاربردهای نانومقیاس پیش آید، اشاره می‌کند. پاسخ به این سوال می‌تواند در تعیین بسیاری از نیازمندی‌های – فنی و غیره – مورد نیاز برای تولید موفق یک محصول، راهگشا باشد.

 

چه اتفاقی رخ می‌دهد زمانی که پاسخ این سوال چنین است؟ محصول نیمه‌رسانا یا زیستی نیست بلکه هر دو مورد را در بر می‌گیرد. به عبارت دیگر زمانی که تمام مراحل طراحی، ساخت و بهره‌برداری مربوط به محصول، استفاده ترکیبی از فناوری‌های نیمه‌رسانا و زیست‌فناوری باشد چه پیش خواهد آمد؟ در چنین مواردی، نه تنها نیازمندی‌های مذکور پیچیده‌تر هستند بلکه بسیاری از موضوعات دیگر مرتبط با فناوری زیربنایی محصول شامل احقاق حقوق مالکیت فکری (IP) نیز چنین هستند.

 

بنابراین کارشناسان مالکیت فکری ممکن است در دستیابی به حدود مناسبی از حفاظت مالکیت فکری با چالش‌های متعددی روبرو شوند، زمانیکه جنبه‌های کلیدی این فناوری زیربنایی، مبتنی بر ترکیب فناوری‌های نیمه‌رسانا و زیست‌فناوری در مقیاس نانو باشد.

 

یکی از چالش‌های پیش روی کارشناسان مالکیت فکری این است که افراد دارای مهارت، آموزش و تجربه در زمینه مدیریت موضوعات پیچیده‌ای که هنگام ترکیب دستگاه‌ها یا فرایندهای نیمه‌رسانا با کاربردهای زیست فناوری در مقیاس نانو پیش می‌آید، کم هستند. در حقیقت عموما گروه‌هایی از کارشناسان چندین رشته برای طراحی، مدلسازی و آزمایش این دستگاه‌ها یا فرایندها مورد نیاز است. در مقابل، عوامل و وکلای پتنت، همینطور ممتحن‌ها در اداره پتنت و علامت تجاری آمریکا، نوعا بصورت مستقل کار می‌کنند و موضوعات و مواردی را که در دامنه مهارت فنی مخصوص آنها قرار می‌گیرد مدیریت می‌کنند.

 

هر چه توسعه بیشتری در زمینه ترکیب فناوری‌های نیمه‌رسانا و زیست‌فناوری در مقیاس نانو رخ می‌دهد نیاز به درک بهتر سایر رشته‌های فنی توسط کارشناسان مالکیت فکری و یا همکاری آنها با کارشناسان این رشته‌ها بیشتر احساس خواهد شد.

 

این عقیده که دستگاه‌ها و فناوری‌های مبتنی بر ترکیب فناوری‌های نیمه‌رسانا و زیست فناوری در مقیاس نانو، بیشتر و بیشتر خواهد شد، دور از ذهن نیست. بطور مثال در رویداد اخیری که تحت حمایت انجمن نانوفناوری IEEE در ویرجینیای شمالی روی داد دکتر جین-پیر لبورتن، استاد فیزیک و مهندسی برق موسسه بکمن دانشگاه ایلینویز در اربانا چامپین، موضوع «پیوند زیست شناسی و نانوالکتریک: آیا یک نیمه‌رسانا می‌تواند بصورت یک سلول انسانی عمل کند؟» را مطرح کردند. در این ارائه کاربرد غشاء نیمه رسانایی که می‌تواند یکسوسازی جریان یونی منظم را از طریق نانوحفره‌ها برای تعیین هویت الکترونیکی رشته‌های مولکولی (مثلا DNA) انجام دهد مورد تاکید قرار گرفته است.

 

دکتر لبورتن به وضوح اشاره کرده است که پیچیدگی توالی مبتنی بر نانوحفره به یک تیم توسعه شامل کارشناس‌های دستگاه‌های حالت جامد و همچنین زیست‌فیزیکدان‌ها نیاز دارد. اگر برای فهم و توسعه یک فناوری پیچیده مثل توالی مبتنی بر نانوحفره تیم‌های بزرگی مورد نیاز است، درک اینکه بررسی چنین فناوری‌هایی می‌تواند برای کارشناس‌های انفرادی پتنت چه چالش بزرگی باشد سخت نیست. لذا کارشناسان مالکیت فکری نیازمند دستیابی به درک خوب از این زمینه‌های فنی برای تکمیل تخصص خود دارند اگر می‌خواهند نماینده موفق و موثری برای موکلان خود در این گونه از فناوری‌ها باشند.