فیزیکدانان دانشگاه پرینستون موفق به مشاهده مستقیم “پروانه هافستادر” شدند؛ الگویی فراکتالی در سطوح انرژی الکترون که نخستینبار در سال ۱۹۷۶ پیشبینی شده بود اما تاکنون در هیچ ماده واقعی مشاهده نشده بود. این کشف که در جریان آزمایشی بر روی ابررسانایی گرافن رخ داد، نگاهی نادر به یک طیف انرژی کوانتومی خودتکرارشونده ارائه میدهد و دریچهای به سوی درکهای جدید در فیزیک بنیادی میگشاید.

مشاهده تصادفی پروانهی افسانهای در گرافن!
این تیم تحقیقاتی که نتایج خود را در مجله نیچر منتشر کردهاند، در ابتدا به دنبال مشاهده “پروانه هافستادر” نبودند. هدف آنها بررسی رفتار الکترونها در گرافن دولایه پیچخورده بود؛ شکلی از کربن که تحت شرایط خاصی ابررسانا میشود.
یک انحراف ناخواسته در تنظیمات آزمایش، همه چیز را تغییر داد. یک ناهماهنگی جزئی در آمادهسازی نمونه، هندسهای ایدهآل برای آشکارسازی الگوی فراکتالی گریزان ایجاد کرد. تحت میدان مغناطیسی، ماده یک ساختار انرژی پیچیده و تکرارشونده را نشان داد که دقیقاً شبیه به آنچه فیزیکدان داگلاس هافستادر (Douglas Hofstadter) نزدیک به پنجاه سال پیش توصیف کرده بود، بود.
کشف الگوی کوانتومی در گرافن
برای مشاهده این رفتار نادر، دانشمندان از میکروسکوپ تونلی روبشی (STM) استفاده کردند؛ ابزاری که انرژیهای الکترون را در سطح اتمی شناسایی میکند. این ابزار به آنها امکان داد تا شبکه ابرمش (moiré superlattice) را که در زوایای خاصی از همپوشانی لایههای گرافن تشکیل میشود، تصویربرداری کنند.
آنچه از این تنظیمات به دست آمد، خوشههایی از سطوح انرژی الکترون بود که به صورت نوارهای تکرارشونده مرتب شده بودند. این الگوها مدل هافستادر را منعکس میکردند و هنگامی که ترسیم شدند، شکلی شبیه به پروانه به خود گرفتند که دههها نظریهپردازان را مجذوب خود کرده بود.
امضای فراکتالی طبیعت در قالب کوانتومی
فراکتالها در دنیای طبیعی رایج هستند، از شاخههای درختان گرفته تا خطوط ساحلی ناهموار. اما در دنیای کوانتومی، الگوهای خودتکرارشونده مانند اینها نادر هستند.
طیف هافستادر به عنوان یک مثال منحصر به فرد از یک فراکتال پیشبینیشده توسط مکانیک کوانتومی برجسته است. مشاهده مستقیم آن نه تنها ریاضیات را تأیید میکند، بلکه قدرت مواد مهندسیشده را در آوردن نظریههای انتزاعی به آزمایشگاه نشان میدهد.
آشکارسازی تعاملات عمیقتر
فراتر از تأیید پیشبینی اولیه، این آزمایش لایههای جدیدی از پیچیدگی را آشکار کرد. سطوح انرژی الکترونها با مدلهایی که تعاملات الکترون-الکترون را شامل میشدند، بهتر همراستا بودند؛ چیزی که معادلات اولیه هافستادر در نظر نگرفته بودند.
این تنظیم به این تیم کمک کرد تا رفتار جمعی الکترونها را در ساختارهای موآره درک کنند. نتایج آنها به پدیدههای عمیقتری اشاره دارد، از جمله ظهور حالات کوانتومی توپولوژیکی؛ موضوعی که در فیزیک ماده چگال مورد توجه فزایندهای است.
پروانهای زاده شانس
این پروژه فیزیکدانان تجربی و نظری دانشگاه پرینستون را گرد هم آورد، از جمله علی یزدانی، بیائو لیان (Biao Lian) و چندین پژوهشگر دیگر. به گفته کوین ناکولز (Kevin Nuckolls)، یکی از نویسندگان همکار، این کشف ترکیبی از دقت و شانس بود. او توضیح داد: «پروانه هافستادر همچنین نمونه نادری از مسئلهای است که در مکانیک کوانتومی، بدون هیچ تقریبی، بهطور دقیق حل شده است.از زمان کار اصلی هافستادر، آزمایشها و مقالات شگفتانگیز بسیاری در این زمینه وجود داشته است، اما پیش از کار ما، هیچکس هرگز این طیف انرژی زیبا را بهطور واقعی مشاهده نکرده بود.»
افقهای جدید در فیزیک کوانتومی
این کشف نه تنها یک پیشبینی نظری قدیمی را تأیید میکند، بلکه افقهای جدیدی را برای تحقیقات در فیزیک کوانتومی میگشاید. مشاهده مستقیم الگوهای فراکتالی در سطوح انرژی الکترونها میتواند به درک بهتر رفتار مواد در مقیاس نانو منجر شود و به توسعه فناوریهای نوین در حوزههایی مانند الکترونیک و محاسبات کوانتومی کمک کند.
نقش فناوریهای پیشرفته در کشفهای علمی
استفاده از میکروسکوپ تونلی روبشی (STM) در این تحقیق نشاندهنده اهمیت فناوریهای پیشرفته در کشفهای علمی است. این ابزارها امکان مشاهده و مطالعه ساختارها و پدیدههایی را فراهم میکنند که پیشتر دستنیافتنی بودند و به دانشمندان اجازه میدهند تا به عمق بیشتری در مفاهیم پیچیده علمی نفوذ کنند.