در سالهای اخیر، تسریع در توسعه فناوری برای نیل به رشد اقتصادی، به شکل فزایندهای مورد توجه سیاستگذاران کشور قرار گرفتهاست. با توجه به جدید بودن مقوله سیاستگذاری فناوری در کشور و کم بودن تجربه سیاستگذاری در این زمینه، نیاز مبرمی به دانش و اطلاعات کاربردی در این زمینه احساس میشود. بهطور کلی سیاست فناوری، نحوه استفاده از منابع محدود برای تحقق اهداف مطلوب را مشخص و به تعیین اقدامات لازم برای رسیدن به اهداف، کمک میکند. باید توجه نمود که سیاست تنها یک بیانیه نیست، بلکه یک فرایند است؛ فرایند دستیابی به تدابیر لازم برای تحقق اهداف و باید توجه داشت که یک سیاست در صورتی دارای قوت لازم خواهد بود که به شیوهای مناسب به دست آمده باشد.
گفتگو با آقای دکتر سید حبیبالله طباطبائیان
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی و صاحبنظر در سیاستگذاری علم و فناوری |
مقدمه در سالهای اخیر، تسریع در توسعه فناوری برای نیل به رشد اقتصادی، به شکل فزایندهای مورد توجه سیاستگذاران کشور قرار گرفتهاست. با توجه به جدید بودن مقوله سیاستگذاری فناوری در کشور و کم بودن تجربه سیاستگذاری در این زمینه، نیاز مبرمی به دانش و اطلاعات کاربردی در این زمینه احساس میشود. بهطور کلی سیاست فناوری، نحوه استفاده از منابع محدود برای تحقق اهداف مطلوب را مشخص و به تعیین اقدامات لازم برای رسیدن به اهداف، کمک میکند. باید توجه نمود که سیاست تنها یک بیانیه نیست، بلکه یک فرایند است؛ فرایند دستیابی به تدابیر لازم برای تحقق اهداف و باید توجه داشت که یک سیاست در صورتی دارای قوت لازم خواهد بود که به شیوهای مناسب به دست آمده باشد. انواع سیاستهای فناوری در سیاستگذاری فناوری، به سه نوع سیاست باید توجه نمود (طباطباییان، ۱۳۸۳) : اول، سیاستهای عمودی یا گزینشی (انتخابی) هستند که فناوری خاصی را مورد توجه ویژه قرار میدهند؛ دوم، سیاستهای افقی که شامل تدابیری میشوند که معطوف به بخش خاصی نیستند و عمومیت دارند، ولی متوجه فعالیتهایی ویژه مانند تحقیق و توسعه هستند. این دو رویکرد با یکدیگر تفاوت دارند. در بعد عمودی، گزینش و انتخاب صورت میگیرد و در بعد افقی، بحث توسعه زیرساختارها و فعالیتهای ویژه در عرض صنایع مطرح است. البته این دو مکمل یکدیگرند و وجود هر دو سیاست در کنار یکدیگر لازم است؛ سوم، سیاستهای کارکردی هستند که این سیاستها به وضع بازار توجه دارند و میتوانند یک زنجیره و چرخه را تکمیل کنند. در واقع این سیاستها حد واسط سیاست افقی و عمودی است و یک شاخه و زنجیره را برای بهبود وضع آن در نظر میگیرد. از طرف دیگر ارگاس برای طبقهبندی سیستمهای ملی نوآوری دو نوع سیاست فناوری را تعریف میکند (سرکیسیان، ۱۳۸۴) : • سیاست مأموریتگرا (Mission-oriented policy design) : در سیستمهای مأموریتگرا تمرکز بر تعداد کمی از فناوریها و سازمانهای بزرگ است؛ هدف مشخصی تعریف شده و وجوه مالی برای تحقق اهداف خاص ارائه میشود. • سیاست اشاعهگرا (Diffusion-oriented policy design) : در این گونه سیستمها، سیاستگذاری با هدف افزایش ظرفیت نوآوری یک اقتصاد با تمرکز بر زیرساخت علمی، انتقال فناوری و همکاری (روابط رسمی و غیررسمی بین کنشگران مختلف) و … صورت میگیرد. در این نوع سیاستگذاری اقداماتی در جهت اشاعه دانش عملی جدید و بهکارگیری این دانش عملی صورت میپذیرد. سیاستگذاری فناورینانو در ایران نظر به تأکید چشمانداز ۲۰ ساله کشور بر فناوریهای نوین و اعلام فناورینانو بهعنوان یکی از اولویتهای فناوری کشور در برنامه چهارم توسعه و تأکید و توجه خاص مقام معظم رهبری به کسب جایگاه مناسب جهانی در زمینه این فناوری، سند راهبرد آینده بهعنوان برنامه دهساله توسعه فناورینانو در سال ۱۳۸۳ تدوین و در سال ۱۳۸۴ به تصویب هیئت دولت رسیدهاست که یکی از اولین تجارب کشور در زمینه سیاستگذاری فناوری محسوب میشود. هم اکنون که دو سال از اجرای این سند میگذرد، مروری بر سیاستگذاری صورت گرفته و نحوه اجرای آن خالی از لطف نخواهد بود. به همین منظور ضمن مصاحبهای با دکتر سید حبیباله طباطباییان، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، نظر ایشان را بهعنوان یکی از صاحبنظران سیاستگذاری علم و فناوری در کشور و یکی از دستاندرکاران تدوین سند، در خصوص سیاستگذاری در این عرصه و نحوه اجرای آن جویا شدیم. شرح این مصاحبه در ادامه آمدهاست. به نظر شما رویکرد سیاستگذاری فناورینانو در ایران بیشتر مأموریتگرا بودهاست یا اشاعهگرا؟ سیاستهای ستاد عمدتاً اشاعهگرا (وتا حدود زیادی افقی) هستند؛ البته بعضاً سیاستهای کارکردی (Functional) هم مورد توجه قرار گرفتهاند و اگر سیاستهای اخیر در چارچوب کارکردهای نظام ملی نوآوری (NIS) دستهبندی شده و مورد بازنگری قرار گیرند نتایج بهتری به دست میآید. در شرایط کنونی کدام دسته از سیاستهای فناوری (عمودی و افقی) برای توسعه فناورینانو در کشور مورد نیاز است؟ احتمالاً ترکیبی از دو دسته از سیاستهای فوق لازم هستند. در حال حاضر چون سیاستهای عمودی/گزینشی مورد توجه نبودهاند، خوب است یک حداقل قابلی قبولی از سیاستهای فوق در حوزههایی که مورد وفاق اغلب متخصصان است، انتخاب شوند. با توجه بهگذشت دو سال از تصویب سند راهبرد آینده، سیاستگذاری صورت گرفته در این عرصه و نحوه اجرای آن را چگونه ارزیابی میکنید؟ با توجه به اینکه سند فوق جزو اولین تجارب سندنویسی کشور به شمار میرود و لااقل در حوزه فناورینانو اولین سند قابل اعتنا بودهاست؛ لذا ترکیب قابل قبولی دارد. به نظر من در مرحله اجرا باید مطالعات بیشتری در خصوص موانع پیادهسازی سند صورت میگرفت تا برنامهها از فرصت مناسبی جهت تحقق برخوردار میشدند. به هر حال تا برخی موانع برطرف نشود، نمیتوان برنامه منسجمی را پیادهسازی کرد. در حال حاضر مهمترین چالش سیاستگذاری فناورینانو در کشور کدام است؟ به نظر میرسد فقدان یک وفاق جمعی قابل قبول بین بزرگان فعال در حوزه فناورینانو، مهمترین چالش در حوزه سیاستسازی این فناوری در کشور است و خوب است با انجام یک پروژه آیندهنگری بخشی، به این مهم پرداخته شود. به نظر شما سیاستگذاران و تصمیمگیران و مدیران کشور، چه راهکارهایی را میتوانند در خصوص چالشهای پیش رو اتخاذ کنند؟ باید ابتدا آسیبشناسی بیطرفانهای با مشارکت دستگاههای عضو ستاد صورت پذیرد و پس از آن مهمترین مسائل نانو؛ همچون روش رسیدن به اجماع؛ تعیین ترکیب مناسبی از سیاستهای افقی، عمودی و کارکردی و مشکلات مربوط به تأمین منابع، مورد بررسی قرار گیرد و برای آنها چارهاندیشی شود. به نظر جنابعالی مناسبترین روشهای انتقال فناوری در فناوریهای نوظهور بهخصوص فناورینانو کدام است؟ این سوال بسیار کلی است و لازم است بر اساس مصادیق مربوط قضاوت شود؛ ولی اگر لازم باشد جواب کلی بدهم فکر میکنم روشهای همکاری علمی- فنی غیررسمی همچون تحقیقات مشترک، تشکیل مؤسسات مشترک (J. V) و مانند آنها مناسبتر باشد. |