دکتر واعظ‌زاده:حوزه نانو نقش پیشتازی در کل سامانه علمی و فناوری کشور دارد

متن سخنرانی دکتر واعظ زاده، معاون علمی و فناوری رئیس جمهور، در سومین جشنواره برترین های فناوری نانو.

بسیار خوشحال هستم که در جمع فرهیخته و باتجربه‌ای از پژوهشگران، فناوران و اهل کسب
و کار در این حوزه پیشتاز و مفید حضور پیدا کرده‌ام. خوشبختانه فعالیت‌های مربوط به
فناوری‌نانو در کشور قسمت طولانی راه را پیموده و علاوه بر فواید مستقیمی که به‌بار
آورد،ه در شکل گرفتن گفتمان علمی در سطح وسیعی از جامعه نیز نقش‌آفرین شده است.

5152-1.jpg

نکته مهمی که در جریان بازدید از دستاوردهای این حوزه ملاحظه کردم این بود که غالب
دست‌اندرکاران و فناوران، چهره‌های جوان، پرانگیزه، مومن و خلاق هستند.
در واقع در جامعه ما تفسیر کلام الهی که علم و ایمان مقوم هم هستند، رفتن راه‌های
علمی است که موجب روی‌آوردن به منشأ همه علوم و عالم کل می‌شود. همین‌طور ایمان به
علیم مطلق، موجب تلاش مضاعف در پیمودن راه‌های دشوار علمی است. تفسیر این جهان‌بینی
و آموزه بزرگ قرآنی را در تلاش‌های این فناوری و کم و بیش در سطح کشور شاهد هستیم
که این از جمله مزیت‌های کشور است.
اگر می‌گوییم راه میان‌بر را در توسعه علمی و بطور کلی در رشد و شکوفایی کشور باید
طی کنیم به این مفهوم است که باید به مزیت‌هایی توجه کنیم که خاص جامعه ما است و
دیگران اگرچه از این مزیت‌ها به مراتب و درجاتی مطلع می‌شوند، اما نیل به آنها
برایشان ساده و اصولاً مقدور نیست. مزیت‌های بومی، ملی و مبتنی بر آرمان‌ها و
اعتقادات و باورهای مردم که در صحنه عمل می‌تواند خود را نشان بدهد. چرا که انگیزه‌های
متعالی می‌تواند حرکت‌های بی‌نظیری خلق کند. با این مفهوم، می‌توانیم راه طولانی
عقب‌افتاده را در زمان‌ کوتاهی طی کنیم. این امر میسر است همانطور که در این حوزه
به همت شما عزیزان و کار خوب دوستان در ستاد ویژه توسعه فناوری‌نانو محقق شده و به
سمت قله‌های مطلوب در حرکتیم.
اگر بخواهم مجلس را به کلام الهی متبرک کنم باید به این آیه اشاره نمایم که می‌فرماید:
“آسمان‌ها و زمین پیوسته بودند و واحد، آیا نمی‌دانند در آن زمان که وجود واحدی
بودند (امروز بیان می‌شود که گاز بی‌شکل انبوهی بودند) ما آنها را از هم جدا کردیم
و می‌فرماید همه چیز را به‌واسطه آب حیات بخشیدیم. آیا آگاهی به پدیده‌های خلقت و
تحولات طبیعی در مقیاس وسیع موجب ایمان نمی‌شود؟
حتی برای کسانی‌که اعتقاد به توحید و معاد ندارند، باید آگاهی از این امور موجب
ایمان شود. به طریق اولی برای مومنان نیز علم‌جویی و یافتن نکات علمی و حظی که از
کنکاش علمی بدست می‌آید، باید موجب فزونی ایمان و انگیزه بیشتر برای علم‌جویی گردد.
در چنین فضایی است که امکان میان‌بر و پیمودن راه‌های صعب‌العبور و ناشناخته علمی،
سریعتر از دیگران، بوجود می‌آید.
برای این موضوع باید برنامه‌ریزی و تامین منابع نمود. اما اینها کارهایی نیست که
مزیت نسبی جامعه ما باشد، دیگران که زودتر شروع کردند منابع و تجربه بیشتری دارند.
در این عرصه‌ها با ما به رقابت برمی‌خیزند، گاهی جلوتر می‌روند، گاهی هم ما گوی
سبقت را از آنها می‌رباییم. اما مزیت اساسی جامعه ما، که به برکت انقلاب اسلامی
عملاً کارایی خودش را نشان داده، پیوند این تلاش‌ها با مبدأ هستی و منشأ همه علوم و
آگاهی‌ها است.
اجمالاً به این مزیت بزرگ توجه داریم، اما این توجه به طور عمده در سطوح معرفتی است.
از این سطح باید پایین بیاید و در عمل، در تلاش‌ها و فعالیت‌های روزانه علمی خود را
نشان دهد. باید این اعتماد وجود داشته باشد که همه علومی که به‌دنبال آن هستیم و
امروز برایمان مشهود نیست، در علم خداوند به روشن‌ترین وضع و وجه وجود دارد و انسان
به مقداری که تلاش کند، به آن خواهد رسید. ظرفیتش را خداوند در وجود انسان قرار
داده و این علم را، بنا به تفسیری، یکجا در او قرار داده و اما به مقداری که بالفعل
می‌شود، مورد استفاده قرار می‌گیرد.
 

حقیقتاً هدف این نیست ژاپن یا اروپا یا آمریکایی دیگر شویم. چرا باید این جور باشیم؟
آیا اصولاً پیشرفت علمی بدون توجه به مبدأ هستی حتی موجب آسایش انسان می‌شود؟ خیر،
حتی موجب آسایش مادی نیز نمی‌گردد.
خداوند می‌فرماید کسی‌که از یاد خدا غافل بشود، زندگی او سخت خواهد بود. مفسرین
گاهی یاد خدا را ذکر خدا و گاهی کتاب خدا گفته‌اند. البته هر دو را داریم، به
هرکدام توجه کنیم و تفسیر نماییم بدون یاد خدا زندگی سخت است. معیشت را همین زندگی
مادی تفسیر کرده‌اند، آن زندگی که بین انسان و حیوان مشترک است. آنکه خاص انسان و
ملائکه است، حیات نام دارد. این یک اصل جامعه‌شناسی است که اگر یاد خدا نباشد حتی
با وجود تنعم و رفاه، زندگی سخت می‌شود. اما بطور خاص‌تر خداوند می‌فرماید بدون یاد
خدا، زندگی مادی هم سخت می‌گردد، همین مواهب طبیعی کمتر در اختیار انسان قرار می‌گیرد.
امیدوارم در کنار تلاش‌های اینچنین که خوشبختانه موفقیت‌هایش آشکار است، هدف را گم
نکنیم. البته هم‌اکنون اینطور نیست. وقتی کار راه می‌افتد و از سختی‌های به حرکت
درآوردن چرخ سنگین راه‌اندازی فارغ می‌شویم، باید مواظب باشیم هدف را گم نکنیم.
قرار نیست کارهای ما تابع دیگران باشد. شرکت‌ها، تلاش‌ها، نمایشگاه‌ها و دانشگاه‌ها
از لحاظ ظاهر، روش، مبادلات و فرهنگ و … درست شبیه آنها شود. اگر این باشد ما به
همان جایی خواهیم رسید که دیروز در یک بخش جهان شکستش را دیدیم. امروز در بخش دیگر
حقیقتاً باید راه‌های جدید را کشف کنیم، مبتنی بر مبانی مستحکمی که داریم. آنوقت
هست که معیشت مادی هم بر ما آسان می‌شود و ترقیات و پیشرفت‌های مادی هم بسیار
سریعتر از دیگران در جامعه اسلامی ما پیش خواهد رفت.
من باید تشکر کنم از دوستانی‌که در این سال‌ها ستاد توسعه فناوری‌نانو را تاسیس
نمودند و برادر خوبمان آقای سجادی که به مأموریت خارج رفتند و دوستان خوبشان در
ستاد که با نیت خالص و عدالت و انصاف، منابع را توزیع نمودند و کار را به اینجا
رساندند.
در اینجا می‌خواهم نکاتی را عرض کنم البته نه به عنوان انتقاد بلکه به خاطر اینکه
ما طبیعتاً هیچگاه از کارهای خودمان راضی نمی‌شویم و باید افق‌های بلندتری را پیدا
کنیم.
در این عرصه‌های پیشتاز که قدم‌های موفقی را برداشته، باید توجه کنیم که در عمل
معیار و استاندارد گذاشته ‌شود. یعنی امروز که فناوری‌نانو به عنوان فناوری راهبردی
کشور شناخته شده و فعالیت‌هایی در این عرصه داریم، نه تنها این اقدامات یک فناوری
را جلو می‌برد، بلکه برای پیشرفت علمی کشور نیز معیار و استاندارد می‌گذارد. شاخص‌هایی
که امروز تعیین می‌شوند، نه تنها در این حوزه موثرند بلکه در سایر حوزه‌ها هم
اقتباس می‌شوند. باید توجه کنیم که این حوزه‌ در واقع یک نقش پیشتازی در کل سامانه
علمی و فناوری کشور دارد.
دوستانی که در این عرصه‌ها سیاست‌گذاری می‌کنند، تصمیم می‌گیرند، دست به انتخاب می‌زنند
و تقدیر و تشویق می‌کنند باید به نقش بیرونی این حوزه هم توجه کنند. من می‌خواهم
عرض کنم که تلاش‌های این فناوری تا این مرحله به‌نحو موفق پیش آمده ما باید به افق‌های
جدیدتر توجه کنیم.
من پیشنهاد می‌کنم مسأله جریان علمی به عنوان شاخص اصلی قرار بگیرد. آیا توجه کرده‌ایم
در کدام مجموعه علم و فناوری جریان علمی راه افتاده و خطوط پژوهشی و فناوری پیگیری
می‌شود؟

گاهی ملاحظه می‌شود یک مجموعه علمی در کشور حدود صد مقاله در مجلات معتبر بین‌المللی
با موضوعات پراکنده منتشر می‌کند و مجموعه‌ای مشابه آن در ایران یا خارج از ایران
همین تعداد مقاله معتبر را در خطوط پژوهشی مشخصی منتشر می‌کند به طوری که یک کار
علمی بر شانه کار علمی دیگری است.

اگر می‌گوییم راه میان‌بر را در توسعه علمی و به طور کلی در رشد و شکوفایی کشور
باید طی کنیم به این مفهوم است که باید به مزیت‌هایی توجه کنیم که خاص جامعه ما است

امروز باید در این حوزه‌ها نقش پیشگامی داشته باشیم و کارها را در مسیر مشخصی طی
کنیم. البته نمی‌خواهم بگویم تلاش‌های کشورهای صنعتی دقیقاً الگوی ما شوند اما
اینکه کسی در رشته علوم طبیعی برنده جایزه نوبل می‌شود کسی است که در مسیر مشخصی
فعالیت نموده است. غالباً می‌بینید که دستاوردهای برجسته در زمان گذشته بوده چون
کارها در مسیر مشخصی بوده و یک جریانی راه افتاده و دیگران به دنبال آن کشیده شده‌اند.

امروز دیگر شمار مقالات و شمار ارجاعات در چنین محافلی نباید شاخص باشد؛ باید بررسی‌های
کیفی انجام شود تا ببینیم در کجا یک جریان راه افتاده است. این مساله می‌تواند به‌عنوان
معیار در نظر گرفته شود، البته در آغاز کم‌رنگ ولی باید به سرعت پررنگ شود.
جریان‌ها و نظریه‌پردازی‌ها باید به عنوان شاخص اصلی قرار گیرند. نظریه با نوآوری
در یک مقاله متفاوت است. یک فرضیه وقتی نظریه می‌شود که در سطح دنیا مورد قبول واقع
شود و بر اساس آن کار علمی صورت بگیرد. نگوییم این‌ها را نداریم و نادر هستند وقتی
شاخص شدند، پیدا می‌شوند.
البته من شخصاً طرفدار مقالات علمی‌ هستم و آمارش را با افتخار بیان می‌کنم اما در
این جمع‌های پیشتاز باید با دید انتقادی نگاه کنیم. اگر دانشجو در زمان دفاع پایان‌نامه
دکتری خود ۲ مقاله ارائه کند ولی در کنار آنها یک نظریه ارائه دهد یا به یک نظریه
نزدیک شود، بهتر است. انتظار آن می‌رود که بزرگان علمی دیگر برای مقاله و ارتقاء
کار نکنند بلکه برای پیوند با علیم مطلق و برای حظ وافری که از تلاش‌ علمی به عنوان
عبادت بدست می‌آید تلاش کنند.
در اذکار و آداب شب‌های احیا در کتاب مفاتیح‌الجنان آمده که عابد این کارها را می‌تواند
انجام دهد و بهتر است به کار علمی بپردازد. ملاحظه می‌کنید تا این حد این کار
برجسته است که خوب است در شب احیاء به جای دعا به کار علمی بپردازیم.
علم و دین دو روی یک سکه هستند و حضرت آیت‌الله جوادی آملی در کتاب اخیرشان این دو
را دارای یک منشأ دانسته‌اند. علم همان تفسیر طبیعت و آگاهی طبیعت هم همان شریعت
است و هر دوی اینها از یک منشأ هستند. ما که به این نظریه دست پیدا کرده‌ایم باید
این دو را واحد دانسته و ان‌شاءالله که گوی سبقت را از همگونان به رباییم.
از همه دوستان تشکر می‌نمایم، حال که کار ستاد توسعه فناوری‌نانو با این موفقیت تا
این مرحله پیش آمده ان‌شاءالله توسعه بیشتر پیدا کند، البته ما نیز حمایت
می‌نماییم.
با استفاده از تجاربی که دوستان داشتند ستادهای دیگر و شورای هماهنگی فناوری‌های
راهبردی تشکیل شده و منابع خاصی به آنها اختصاص داده شده است.
هم‌اکنون در نقشه جامع علمی کشور فناوری‌های راهبردی مشخص شده است و فناوری‌نانو
نیز به عنوان یک فناوری راهبردی شناخته شده و به صورت حجیم باید حمایت شود و راه را
باز کند.
نکته دیگری را هم که به عنوان نکته آخر عرض می‌کنم این است که باید پیشرفت‌های علمی
را در مسیر حل مشکلات در کشور خودمان قرار دهیم. باید در همین مقیاس نانو برای حل
مشکلات روزمره مردم حرکت نماییم. یافتن چنین خطوط تحقیقی مشکل ولی امکان‌پذیر است.