محققان دانشگاه بوعلی سینای همدان، موفق به ساخت حسگری شدهاند که میتواند به عنوان ابزاری حساس در اندازهگیری یک داروی ضدافسردگی مورد استفاده قرار گیرد. این حسگر به دلیل حساسیت و دقت بالا و همچنین هزینهی ساخت پایین جایگزین مناسبی برای روشهای تجاری پیچیده
همدان: روشی برای تعیین میزان نوعی داروی ضدافسردگی در نمونههای بیولوژیکی
فلووکسامین یک داروی ضد افسردگی از گروه مهارکنندههای بازجذب سروتونین است. تجویز فلووکسامین برای درمان افسردگی، اختلال وسواسی جبری، اختلال هراس و فوبیای اجتماعی و اختلال استرس پس از سانحه شایع است. این دارو پس از تجویز خوراکی، تقریباً به طور کامل از طریق دستگاه گوارش جذب میشود؛ میزان جذب آن متأثر از حضور مواد غذایی نیست. در ادامه سوخت و ساز آن به شکل گسترده در کبد رخ میدهد و کمتر از ۴٪ از میزان مصرف شده بدون تغییر دفع میشود. این میزان اضافهی دارو از طریق ادرار دفع خواهد شد.
دکتر طیبه مدرکیان در خصوص هدف دنبال شده در این طرح عنوان کرد: «این پروژه به منظور اندازه گیری داروی فلووکسامین مالئات توسط یک الکترود اصلاح شده با حساسیت بالا در نمونههای بیولوژیکی صورت گرفته است. تا کنون روشهایی برای اندازهگیری این دارو از قبیل روشهای کروماتوگرافی مایع (HPLC) ، کروماتوگرافی گازی، الکتروفورز مویینه و همچنین پلاروگرافی گزارش شده است. علی رغم مزایای این روشها، معایب و محدودیتهایی از جمله استفاده از حلالهای آلی و سمی و یا استفاده از فلز سمی جیوه در روش پلاروگرافی را دارا هستند. علاوه بر این، در برخی از موارد، این روشها پرهزینه خواهند بود. هدف این پروژه ارائه روشی سریع، حساس، ارزان و با آلودگی زیستی کمتر بوده است.»
برای این منظور حسگری از جنس الکترود کربن شیشهای که با نانولولههای کربنی و نانوذرات جیوه اصلاح شده، طراحی و ساخته شده است. این حسگر حد تشخیص پایین و حساسیت بسیار بالایی دارد. همچنین کارایی این حسگر در انداهگیری داروی فلووکسامین در نمونهی ادرار و نمونه قرص تجاری بررسی و ارزیابی شده است.
به گفتهی مدرکیان با مقایسه نتایج حاصل از این روش با روش HPLC مشخص شده که حسگر پیشنهادی کارایی بهتری دارد. لذا این روش میتواند به عنوان روشی ارزان قیمت جایگزین روش پر هزینه HPLC گردد. از مزایای دیگر آن، عدم استفاده از حلالهای آلی با حجم بالا نسبت به روش HPLC است که آلودگی کمتر زیست محیطی را به دنبال دارد.
این محقق در ادامه افزود: «همانگونه که اشاره شد در ساخت این حسگر از نانو ذرات جیوه استفاده شده است. لذا این امر منجر به کاربری آسان و آلودگی بسیار کمتر آن نسبت به روش پلاروگرافی که از فلز سمی جیوه به کررات استفاده میشود، گردیده است.»
این تحقیقات از تلاشهای دکتر طیبه مدرکیان، دکتر عباس افخمی- اعضای هیأت علمی دانشگاه بوعلی سینای همدان- و محمد سلیمانی- دانشجوی دکترای شیمی تجزیه این دانشگاه- حاصل شده است. نتایج این کار در مجلهیSensors and Actuators B: Chemical (جلد ۲۱۰، شماره ۱، سال ۲۰۱۵، صفحات ۲۵۹ تا ۲۶۶) منتشر شده است.
دکتر طیبه مدرکیان در خصوص هدف دنبال شده در این طرح عنوان کرد: «این پروژه به منظور اندازه گیری داروی فلووکسامین مالئات توسط یک الکترود اصلاح شده با حساسیت بالا در نمونههای بیولوژیکی صورت گرفته است. تا کنون روشهایی برای اندازهگیری این دارو از قبیل روشهای کروماتوگرافی مایع (HPLC) ، کروماتوگرافی گازی، الکتروفورز مویینه و همچنین پلاروگرافی گزارش شده است. علی رغم مزایای این روشها، معایب و محدودیتهایی از جمله استفاده از حلالهای آلی و سمی و یا استفاده از فلز سمی جیوه در روش پلاروگرافی را دارا هستند. علاوه بر این، در برخی از موارد، این روشها پرهزینه خواهند بود. هدف این پروژه ارائه روشی سریع، حساس، ارزان و با آلودگی زیستی کمتر بوده است.»
برای این منظور حسگری از جنس الکترود کربن شیشهای که با نانولولههای کربنی و نانوذرات جیوه اصلاح شده، طراحی و ساخته شده است. این حسگر حد تشخیص پایین و حساسیت بسیار بالایی دارد. همچنین کارایی این حسگر در انداهگیری داروی فلووکسامین در نمونهی ادرار و نمونه قرص تجاری بررسی و ارزیابی شده است.
به گفتهی مدرکیان با مقایسه نتایج حاصل از این روش با روش HPLC مشخص شده که حسگر پیشنهادی کارایی بهتری دارد. لذا این روش میتواند به عنوان روشی ارزان قیمت جایگزین روش پر هزینه HPLC گردد. از مزایای دیگر آن، عدم استفاده از حلالهای آلی با حجم بالا نسبت به روش HPLC است که آلودگی کمتر زیست محیطی را به دنبال دارد.
این محقق در ادامه افزود: «همانگونه که اشاره شد در ساخت این حسگر از نانو ذرات جیوه استفاده شده است. لذا این امر منجر به کاربری آسان و آلودگی بسیار کمتر آن نسبت به روش پلاروگرافی که از فلز سمی جیوه به کررات استفاده میشود، گردیده است.»
این تحقیقات از تلاشهای دکتر طیبه مدرکیان، دکتر عباس افخمی- اعضای هیأت علمی دانشگاه بوعلی سینای همدان- و محمد سلیمانی- دانشجوی دکترای شیمی تجزیه این دانشگاه- حاصل شده است. نتایج این کار در مجلهیSensors and Actuators B: Chemical (جلد ۲۱۰، شماره ۱، سال ۲۰۱۵، صفحات ۲۵۹ تا ۲۶۶) منتشر شده است.