کردستان؛ نقاط کربنی جایگزین مناسبی برای نقاط کوانتومی در تشخیص سرطان

محققان دانشگاه کردستان موفق شدند با به‌کارگیری یک سازوکار جدید، نانوحسگری طراحی کنند که می‌توان به کمک آن سلول‌های سرطانی را شناسایی کرده و از آن‌ها تصویربرداری کرد. آزمایش‌های اولیه‌ی این نانوحسگر بر روی سلول‌های سرطان تخمدان انجام شده و نتایج رضایت‌بخش بوده است.

به رشد بدخیم و غیرطبیعی سلول‌های تخمدان، سرطان تخمدان گفته می‌شود. این نوع سرطان بیماری چندان رایجی نیست و پنجمین عامل مرگ‌ومیر زنان در اثر سرطان و بیماری محسوب می‌شود. بیش از نیمی از مرگ‌ومیر ناشی از سرطان تخمدان در زنان ۵۵ تا ۷۴ سال دیده می‌شود. در ۸۰ درصد موارد سرطان بعد از ۴۰ سالگی بروز می‌کند. سرطان تخمدان قابل معالجه است، به‌خصوص اگر در مراحل اولیه تشخیص داده شود. با معالجه و بهبود سرطان، بسیاری از زنان می‌توانند زندگی طولانی و رضایت بخشی داشته باشند؛ حتی با سرطان پیشرفته‌ی تخمدان.
دکتر عبدالله سلیمی-عضو هیأت علمی دانشگاه کردستان- مواد پایه کربنی یا همان نقاط کربنی را به‌عنوان جایگزین خوبی برای نقاط کوانتومی در کاربردهای تشخیصی خواند و افزود: «استفاده از مواد پایه کربنی فاقد سمیت، به‌جای نقاط کوانتومی تهیه شده از عناصر سمی و سنگین در حوزه‌ی تشخیص و تعیین گونه‌های زیستی و به‌کارگیری در طراحی زیست حسگرها، از اهمیت بالایی برخوردار است. مواد پایه کربنی که با نام نقاط کربنی یا کربن دات‌ها نیز شناخته می‌شوند، به دلیل خواص منحصربه‌فردی نظیر عدم سمیت، زیست سازگاری بالا و پایداری در محیط‌های آبی قابلیت این را دارند که بدون نگرانی برای محیط‌های درون تنی مورد استفاده قرار بگیرند. در طرح حاضر با بهره گیری از نقاط کربنی، یک نانوحسگر جهت تشخیص سلول‌های سرطان تخمدان طراحی و ساخته شده است.»
نتایج به دست آمده نشان‌دهنده‌ی این موضوع است که این حسگر از حساسیت بسیار خوبی برخوردار است. همچنین این نانوحسگر حداقل سمیت را برای بدن ایجاد می‌کند؛ به‌علاوه هزینه‌ی ساخت این حسگر پایین بوده و سرعت تشخیص بالایی دارد.
سازوکار به کار گرفته شده در این طرح، استفاده از انتقال انرژی فلورسانسی است. در این روش، از یک گونه‌ی گیرنده‌ی انرژی و یک‌ گونه‌ی دهنده‌ی انرژی استفاده می‌شود که فاصله‌ی بین این دو گونه تعیین‌کننده‌ی پاسخ سیستم است. از طرفی نقاط کربنی به‌عنوان حامل فلورسانس بر روی رشته‌های DNA مربوط به سرطان تخمدان قرار گرفته‌اند و نانوذرات طلا به‌عنوان پذیرنده انرژی نیز توسط آنتی‌بادی عامل دار شده‌اند. برهمکنش آنتی‌ژن و آنتی‌بادی موجب اندرکنش نقاط کربنی و نانوذرات طلا و در نتیجه خاموش شدن بخشی از تابش فلورسانس می‌شود. میزان این خاموشی بیانگر مقدار آنتی ژن( مارکر سرطانیCA125 ) یا تعداد سلولهای سرطانی موجود خواهد بود.
به‌منظور شناسایی و تأیید نانومواد سنتز شده از روش‌های شناسایی میکروسکوپ الکترونی عبوری، طیف‌سنج مرئی-فرابنفش، طیف‌سنج فلورسانس، طیف‌سنج FTIR و میکروسکوپ الکترونی کانفوکال استفاده شده است. همچنین از روش فلورسانس برای ارزیابی توانایی سیستم در سنجش مارکرهای سرطانی به کار گرفته شده و کاربرد روش در لاین های سلولی سرطان تخمدان (OVCAR-3) ارزیابی و راستی آزمایی شده است.
گستره‌ی خطی نانوحسگر ساخته شده در این طرح بین ۲۵۰۰ تا ۲۰۰۰۰ سلول و حد تشخیص آن تعداد ۴ سلول در حجم ۱۰ میکرولیتر از نمونه است.
این تحقیقات حاصل تلاش‌های دکتر عبدالله سلیمی- عضو هیأت علمی دانشگاه کردستان- و مربوط به بخشی از پایان نامه خانم سمیه حمدقداره-دانشجوی مقطع دکترای دانشگاه کردستان- و دکتر فردین فتحی- عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی کردستان- است. نتایج این کار در مجله‌ی Biosensors and Bioelectronic با ضریب تأثیر ۷٫۷۸ (جلد ۹۶، سال ۲۰۱۷، صفحات ۳۰۸ تا ۳۱۶) منتشر شده است.